ببين،بخند،فكركن
براي خنديدن و به كار انداختن فكر
تاريخ : چهارشنبه 18 آبان 1390 | یازار : 8
يك روز يك زن و مرد ماشينشون با هم تصادف ناجوري ميكنه .

بطوريكه ماشين هردو شون بشدت آسيب ميبينه .

ولي هردوشون بطرز معجزه آسايي جون سالم بدر مي برن.

وقتي كه هردو از ماشينشون كه حالا تبديل به آهن قراضه شده بيرون ميان ،

رانندهء خانم بر ميگردهميگه:

-آه چه جالب شما مرد هستيد!…. ببينيد چه بروز ماشينامون اومده !

همه چيزداغون شده ولي ما سالم هستيم …. !

اين بايد نشونه اي از طرف خدا باشه كه اينطوري با هم ملاقات كنيم

و ارتباط مشتركي رو باصلح و صفا آغاز كنيم …!

مرد با هيجان پاسخ ميگه:

- اوه … “بله كاملا” …با شماموافقم اين بايدنشونه اي از طرف خدا باشه !

بعد اون خانم زيباادامه مي ده و مي گه :

- ببين يك معجزه ديگه! ماشين من كاملا داغون شده

ولي اين شيشه مشروب سالمه .

مطمئنن خدا خواسته كه اين شيشه مشروب سالم بمونه

تاما اين تصادف خوش يمن كه مي تونه

شروع جريانات خيلي جالبي باشه رو جشن بگيريم!

و بعد خانم زيبا با لوندي بطري رو به مرد ميده .

مرد سرش رو به علامت تصديق تكان ميده و در حاليكه زير چشمي

اندام خانم زيبا رو ديد مي زنه درب بطري روباز مي كنه

و نصف شيشه مشروب رو مي نوشه و بطري رو برمي گردونه به زن .

زن درب بطري رو مي بنده و شيشه رو برميگردونه به مرد.

مرد مي گه شما نمينوشيد؟!

زن لبخند شيطنت آميزي مي زنه در جواب مي گه :

- نه عزيزم ،فكر مي كنم الان بهتره منتظر پليس باشيم … !



گؤنده ر 100 درجه کلوب دات کام گؤنده ر     بؤلوم لر:
آرشیو
سون یازی لار
یولداش لار
سایغاج
ایندی بلاق دا : نفر
بوگونون گؤروشو : نفر
دونه نین گؤروشو : نفر
بوتون گؤروش لر : نفر
بو آیین گؤروشو : نفر
باخیش لار :
یازی لار :
یئنیله مه چاغی :